ثبت
نیما اکبرپور در ششم اسفندماه سال 1353 در شهرستان لاهیجان به دنیا آمد،تحصیلات خود را در رشته مهندسی کامپیوتر [ گرایش نرمافزار ] در دانشگاه آزاد لاهیجان به پایان رسانید. تجربه نوشتن را با وبلاگ «عصیان» آغاز کرد که پیشتر در آدرسی دیگر بود،بعد از مدتی به صورت حرفه ای در هفتهنامه «چلچراغ» قلم زد و آخرین مسؤولیتی که او در این هفتهنامه به عهده داشت معاونت سردبیری هفته نامه بود؛ نیما اکبرپور در حال حاضر در تلویزیونی بی بی سی فارسی به عنوان برنامهساز و مجری، برنامه «کلیک» را بروی آنتن می برد.
نیما اکبرپور تمام 25 سال نخست زندگی خود را که شامل دبستان،دبیرستان و دانشگاه می شد را در شهر لاهیجان سپری نمود،با اینکه دارای دیپلم تجربی بود تحصیلات عالیه را در رشته مهندسی کامپیوتر ادامه داد.
نیما اکبر پور: در دوران دبستان قلک های نارنجی که در آن پول عیدی و ... بود را برای کمک به جبهه می فرستادم.
وی در بخشی از خاطرات خود می نویسد:
سال 1378 به تهران مهاجرت کردم به امید آن که در پایتخت اتفاق بهتری برایم رخ دهد. کارهای زیادی را در این دوران تجربه کردم که از گفتنشان ابایی ندارم.گسترهای از فعالیتها از نقاشی ساختمان تا بازاریابی؛سال 1379 برای شش ماه مهمان شهر مشهد بودم تا پروژهای را در آنجا به اتمام برسانم.کار بعدی من تأسیس کافی نت «ماتریس» در شهرک «اکباتان» تهران بود،یک سال و نیم آنجا مشغول کار بودم که همزمان شد با موج ابتدایی وبلاگهای فارسی و نوشتن من در «عصیان»،ماتریس را به علت سرقت مسلحانه بستم! سرقتی که با زخمی شدن من همراه شد .
شش ماه بعد شرکت طراحی «وب گردون» را با کمک یکی از دوستان تأسیس کردم که حاصلش طراحی و میزبانی دهها سایت و وبلاگ و فتوبلاگ بود.این دوران همراه شد با نوشتن من در وبلاگ دیگری به نام «سرگردون» که موضوعات فناوری اطلاعات را پوشش میداد.مطالب سرگردون در مطبوعات آن زمان بازنشر میشد و باعث شد تا چندی بعد به همکاری با هفتهنامه چلچراغ دعوت شوم. همزمان با فعالیت در گردون به نوشتن در صفحهای با عنوان «چت» در چلچراغ پرداختم که حوزه مورد علاقهام یعنی فناوری اطلاعات را در بر میگرفت.
گردون را بنابر دلایلی یک سال و نیم بعد رها کردم و به شرکت «ستکام» رفتم و بعد از نه ماه به روزنامه «هدف و اقتصاد» و «قیام» نقل مکان کردم. ابتدا گرداننده سایت «هدف و اقتصاد» بودم و بعد از چند ماه علاوه بر حفظ این سمت ستون طنز آن را نیز مینوشتم و پس از آن دو صفحه روزانه فرهنگی و جوان را دبیری کردم،در این مدت علاوه بر این که همکاری خود را با چلچراغ افزایش دادم،دوره های «بیبیسی» را گذارندم و برای سایت «زیگزاگ» و برنامه رادیوی "زیگزاگ بیبیسی" گزارش تهیه می کردم،در نهایت تمام کارهای دیگر را رها کردم و معاونت سردبیری چلچراغ را پذیرفتم.در شش ماه آخر فعالیتم در چلچراغ جانشین سردبیر بودم و پس از آن که مراحل استخدامی و آزمونهای بیبیسی را گذراندم،به استخدام تلویزیون فارسی بیبیسی فارسی در آمدم.
سوابق رسانهای نیما اکبر پور
سردبیر و دبیر هفتهنامه چلچراغ
ماهنامه دنیای کامپیوتر و ارتباطات
خبرگزاری سینا
روزنامه هدف و اقتصاد
نشریه الکترونیک زیگ زاگ
روزنامه قیام
رادیو جوان.../تمام
سلام آقا نیما از شما و دیگر عزیزانی که باعث افتخار برای شهر عزیزمون شدین ممنون و سپاس گذارم
پاسخ
سلام.لطفا خوب باشید!! من از سال 81 تا 85 بصورت علنی و روبنده دار با چتچراغلراغ همکاری افتخاری داشتمو بعدشم موذیانه البت! و این واقعا منشا ادبیات لقمانیم شد... مدیونتم.هی هم جشن دعوت کنید ما رو بعد بذارین که بزنن بهم.ما را باکی نیست که به ریشه وصلیم. امنم اساسی.تووووووووووووپ.نیما خان خوشبحالت که تونستی یک خبرنگار حرفه ای بشی البته اگه دوست داشتی ،که حتما داشتی. من دستام خالیه برای بالا کشیدن یک دست قوی حرفه ای.قول میدم زمان تحویل گرفتن نوبل اسمشو بیارم!!!! منم ببرین.به شرط چاقو که پشیمون نمیشین................. :** دوستتون دارم nتا.
سلام اقي نيما ما خيلي دوستت داريم و تقريبا اغلب برنانه هاي اموزشي را نگاه ميكنيم ترا خدا اين قيافه ي دايشي كه براي خودت ساختي برچين اگه بگم در اينجا همگي ازاين قيافه نا جور و دايشي تو دلسرد و ناراحت هستند و برنامه ات را عوض ميكنند تا اين قيافه را نبينند باوركن گيرم كه خودت مي پسندي
از برنامه کلیک شما خوشم میآمد ولی نیمدانم چرا قیافه قبلی و مناسب خود را عوض کردید و خود را بشکل و شمایل داعشی در آوردید لطفا توضیح دهید