ثبت
در یکی از برنامههای سیاسی اش بود که با آن لحن بغض آلود احساساتی، از «ژاک شیراک» نخست وزیر فرانسه خواست که بابت سیاستهایی که در پیش گرفته به «او» جوابگو باشد!
تلویزیون NITV اولین تلویزیون 24 ساعته فارسی زبان بود که مدیریت آن برعهده ضیا اتابای بود. او کاری به سیاست نداشت و اگر کسی روی خط برنامه میآمد و از خط قرمز آن زمان که بد و بیراه به جمهوری اسلامی بود رد میشد، تلفناش قطع و توسط مجری یا شخض ضیا اتابای دعوت به آرامش و خویشتنداری و احترام به دیگران میشد. بعدها ضیا اتابای تصور کرد که می تواند رهبری جریان مخالفان نظام ج.ا.ا را در خارج از کشور در دست گیرد، او با آن اندک سواد سیاسی به خط و نشان کشیدن برای ج.ا.ا و راهنمایی برای براندازی مشغول شد.
ضیا اتابای پیش از انقلاب آوازخوان بود. محل اجرای برنامه هایش کاباره های سطح شهر بود و با آهنگهایی نظیر «رینگو» و «زنگالو» به شهرت رسید. بازگشت او به شهرت وقتی بود که تصویرش به عنوان یک مدیر تلویزیون به ایران ارسال شد. کسانی که پیش از این او را میشناختند از فامیلی جدیدش متعجب شدند، چون قبلا او را با اسم و رسمی دیگر میشناختند! خودش همان ابتدا توضیح داد که فامیلش را از همسرش عاریه گرفته و تلویزیون با سرمایهگذاری خود و همسرش «پروین آتابای» راه اندازی شده است.
نكته جالب توجه این بود كه ضیا به عنوان یک مدیر و مجری تلویزیون هیچگاه دوست نداشت از وجه آوازخوان بودنش صحبت کند؛ هر گاه کسی روی خط برنامهاش آمد و از او تقاضا کرد که باز مثل گذشته آواز بخواند و یا یکی از همان قدیمیها را پخش کند، ضیا قبول نمی کرد و در پاسخ به متقاضی می گفت : حالادر این زمان، بیشتر دوست دارد به فعالیتهای دیگر بپردازد و خواندن را به خوانندگان فعال بسپارد.
وقتی تلویزیونها ماهواره ای یکی یکی از راه رسیدند، درگیری میان مدیران تلویزیونی آغاز شد!
فرزان دلجو [بازیگر، مجری سابق تپش و مدیر تلویزیون سابق تماشا] در واکنش به اظهارات ضیا اتابای که او را خائن وخود فروخته خوانده بود، یک شوی تلویزیونی از ضیا اتابای پخش کرد! فرزان دلجو خطاب به مخاطبان خود گفت: « ... در همان سال ها که ایران مشغول دفاع از خاک خود در برابر دشمن متجاوز بوده، ایشان یعنی ضیا اتابای مشغول کارهای دیگری بوده است». فرزان دلجو شوی تلویزیونی ضیا به همراه حجی جون [یک چهره سرگرمیساز] را پخش کرد که در آن هر دو مشغول رقصیدن و خواندن ترانه «حسنی بده، بد بد» بودند، وی در پایان اعلام کرد که قضاوت در باب خائن بودن را به عهده بینندگان میگذارد .
ضیا اتابای برای پایان دادن به این داستان ها، چند آهنگ سیاسی خواند و نشان داد که برای ترمیم چهرهاش به عنوان یک قهرمان ملی که غم مردم را میخورد، عزمی جدی دارد!
تلویزیون ضیا به کار خود ادامه میداد؛ با همان تیم اما در فاصله کمتر از چند هفته تمام دوستان قدیمی اش او را تنها گذاشتند و رفتند. وضعیت آنقدر بد بود که گاهی نیمیاز ساعات پخش برنامه به تکرار برنامههای قدیمی اختصاص مییافت. ضیا اتابای در مقابل دوربین تمام دوستان سابق را به خیانت متهم کرد.
دورانی که خودش بیشترین حضور را جلو دوربین داشت و به رادیکالترین صورت ممکن دیگران را قلع و قمع میکرد.
او چندی بعد به همراه مانوک خدابخشیان، ناصر انقطاع، آیلین دردریان، شهروز رفیعی و... در مقابل دوربین از بینندگان خداحافظی كرد. در حالی كه مشخص بود استحاله خواننده به سیاستمدار ناموفق از آب درآمده است.