به گزارش ماهستیم؛ از اغتشاش های اخیر به عنوان جنگ هیبریدی تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران یاد می شود، سطح همکاری ها برای انتشار اخبار و گزارش های دروغ گسترده و پیچیده بود، در این میان بیش از همه آگاهی افکار عمومی ضرورت داشت تا در بازی از پیش طراحی شده گرفتار نشوند! اکنون که اغتشاش ها به پایان رسیده به نظر می رسد زمان مناسبی با آگاه سازی افکار عمومی باشد.
کشته سازی و آزار و اذیت جنسی معترضان/زندانیان به اغتشاش های اخیر خلاصه نمی شود، اواخر مرداد سال 1388 نشریه اعتماد ملی یک نامه محرمانه منتشر کرد؛ در این نامه از خبرها و شنیدههای کروبی درباره تجاوز جنسی، آزار و شکنجههای شدید به زندانیان سخن به میان آمده بود. مهدی کروبی در این نامه از هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان درخواست کرد با تشکیل یک هیئت به شایعات و نحوه برخوردها با بازداشتشدگان رسیدگی شود.
در آن زمان حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی در اینباره گفت: « پدرم این نامه را حدود ۱۰ روز پیش خطاب به آقای هاشمی نگاشت و آن را برای ایشان بهطور خصوصی ارسال کرد. ایشان تأکید داشت آقای هاشمی حتما به این نامه پاسخ دهد و اقدام لازم را انجام دهد. متاسفانه آقای هاشمی پاسخی به نامه ایشان نداد. پدرم تاکید کرده بود اگر تا ۱۰ روز پاسخی به نامه داده نشود یا اقدامی صورت نگیرد، نامه را منتشر میکند».
نامه مهدی کروبی با استقبال گسترده محافل ضدانقلاب و رسانه های وابسته به کشورهای متخاصم مواجه شد، مهدی کروبی در ادامه بارها اعلام کرد که برای حرفهای خود مستنداتی دارد که آنها را به وقت خودش ارائه خواهد کرد! پس از انعکاس گسترده این نامه، کمیته ویژهای از سوی مجلس تشکیل و ماموریت یافت تا ادعای مهدی کروبی را بررسی و نتیجه آن را اعلام کند. علیرغم درخواست مکرر از مهدی کروبی برای ارائه مستندات، او از ارائه مستندات که ادعایش را تائید کند، طفره رفت!
علیرضا زاکانی، نماینده سابق مجلس درباره برخی ادعاهای کروبی میگوید: « یکی از مواردی که کروبی به آن استناد میکرد خانمی بود که ادعا میکرد به پسرش تجاوز شده است. گروه تحقیق مجلس، آن خانم را به مجلس دعوت کردند، ایشان با حضور در جلسه به ادعای خود تاکید داشت اما فرزند وی اعلام کرد که مادرش مشکل روانی دارد! نمونه دیگر یک خانم رزمیکار بود که میگفت به من تعرض شده و بعد گفت منظور من این است که دست من را گرفتهاند و من را به درون ماشین بردهاند؛ جالب اینکه این اتفاق زمانی رخداده بود که وی در حال درگیری و زد و خورد با ماموران نیروی انتظامی بود!
پس از روشن شدن ماجرا، علی لاریجانی رئیس وقت مجلس در جلسه علنی با اشاره به نامه مهدی کروبی خطاب به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: « کمیته تحقیق مجلس موضوع آزار جنسی بازداشتشدگان را رد کرده است».
علی لاریجانی در آن نطق گفت که محتوای این نامه تکاندهنده بود و فورا در رسانههای خارجی مورد توجه قرار گرفت. به دلیل حساسیت است موضوع مطرحشده، از کمیته حقیقتیاب مجلس خواستم که درباره این موضوع تحقیق کند. او در ادامه گفته بود که خودش نیز از طریق دیگری موضوع را پیگیری کرده و نتیجه همان است که در گزارش کمیته ویژه مجلس آمده است.
طبق گزارش کمیته حقسقت یاب مجلس شورای اسلامی، در بررسیهای دقیق و جامع انجامشده درباره بازداشتشدگان در کهریزک و اوین هیچگونه موردی که مبتنی بر آزار و تجاوز جنسی باشد، مشاهده نشده است. در گزارش کمیته مجلس تصریح شد در صورتی که مهدی کروبی شواهد و مستنداتی مبنی بر آزار و تجاوز جنسی در اختیار دارد به رئیس مجلس شورای اسلامی اطلاع دهند تا موضوع به طور جدی پیگیری شود.
دو روز پس از انتشار این گزارش از سوی مجلس شورای اسلامی، مهدی کروبی برگ خود را رو کرد؛ او مدعی شد که فردی به نام «سعیده پورآقایی» پس از دستگیری مورد تجاوز قرار گرفته و سپس جسدش با اسید سوزانده شده است. این موضوع آنچنان بزرگ و عجیب بود که حتی بسیاری از رسانهها در انتشار خبر اولیه آن تردید داشتند؛ اما داستان با آبوتاب از سوی رسانههای ضدانقلاب روایت شد، حتی موجب شد میرحسین موسوی با چند تن از نزدیکانش در مراسم ختم وی شرکت کنند!
اعلامیه مرگ دروغ سعیده پورآقایی در شبکههای اجتماعی به سرعت بازنشر شد ...
درحالیکه روایتهای سوزناک از مرگ و تجاوز سعیده پورآقایی در صدر اخبار رسانه ها قرار داشت، سایت نوروز (ارگان حزب منحله مشارکت) در اطلاعیه ی اعلام کرد: « از آنجاکه نقاط مجهول در خصوص پرونده سپیده پور آقایی وجود دارد، در حال حاضر برای جلوگیری از هرگونه پیشداوری و قضاوت عجولانه از انتشار اطلاعات جلوگیری و به همین دلیل تمام اخبار درجشده در خصوص این شخص را از سایت خود حذف کرده تا تمامی جوانب و حاشیههای این مسئله برای متصدیان این سایت روشن گردد».
انتشار این خبر نشان میداد که بازهم در پشت داستان جنایی «سعیده پورآقایی» یک پنهانکاری خاص وجود دارد اما باوجود پا پس کشیدن مسیرحسین موسوی از ادعای اولیه، مهدی کروبی روی حرف خود پافشاری میکرد. او درباره پورآقایی گفت: « این خانم فرزند شهید است و چند نفر از اعضای خانواده او شهید شدهاند و از طرفداران آقای موسوی بودند که با مادرش شبانه تکبیر میگفتند. آمدهاند او را در منزل دستگیر کردهاند و سپس او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند و پس از چند روز جنازه او را که بخشی از قسمت پایین بدن او با اسید سوخته بوده مخفیانه به خاک سپردهاند. افراد آقای میرحسین به منزل او رفتهاند و شنیدهام آقای میرحسین موسوی در جلسه ختم او شرکت کرده است و من هم قرار بود به منزل آنها بروم که فرصت نشد و فرزندم به سراغ آنها رفت».
ادعای تجاوز در زندانها باعث شد تا هیئت ویژه و سه نفره قضایی برای روشنسازی مسئله در مجلس تشکیل شود؛ این کمیته برای سنجش این ادعا به سراغ کروبی رفت، در گزارش این کمیته آمده است: « از آقای کروبی پرسیده شد آیا آنچه در مورد این چند نفر شنیدهاید برای شما اطمینان حاصلشده که این افراد را در درگیریها و آشوبهای بعد از انتخابات دستگیر و مورد ضرب و شتم و احیانا تجاوز جنسی قرار دادهاند؟ آقای کروبی پاسخ داد: نه. من اطمینان ندارم و اینها شنیدههای من است! ولی چون در انتخابات معترض بودم و ذهنیتی داشتم لذا هرکسی ادعایی داشت به سراغ او میرفتیم و یا آنها را دعوت میکردیم و با آنها صحبت میکردیم...».
هیئت ویژه قضایی پس از دیدار با کروبی و بررسی تمامی شواهد موجود در بازداشتگاههای موردادعا در گزارش خود نوشت که در خصوص سعیده پورآقایی باید گفت که ۱- پدر وی شهید نبوده و چند سال پیش فوت کرده و اصولاً (س – پ) تنها فرزند خانواده نیست و دختر شهید هم نیست. ۲- مشارالیه با مادرش اختلاف داشته و از سال ۸۶ تاکنون ۶ مورد از منزل فراری شده و هر بار مادرش برای پیدا کردن او به مراکز انتظامی مراجعه داشته است، در مواردی پس از گذشت چند روز به منزل برگشته و چند مورد نیز توسط ماموران انتظامی با پسر و دختر دیگر دستگیر و زندانی و یا تحویل مادرش شده است. [۱]
چندی پس از انتشار این گزارش بالاخره سعیده پورآقایی پیدا شد. او ماجرای خود را اینگونه روایت کرد: « روز ۱۳ تیر از خانه بیرون رفتم. چون در قفل بود و مادرم ممانعت میکرد، از تراس خانه پریدم و پایم شکست، وقتی بیرون رفتم با فردی آشنا شدم، خیلی حالم بد بود و بدنم زخمی شده بود. من را به بیمارستان بردند و حدود دو ماه در خانه ایشان بستری بودم و از من پرستاری کردند. در این مدت یکبار یکی از افراد آن خانه به من گفت که عکس من را بهعنوان کسی که در تظاهرات کشتهشده در سایتها زدهاند.
مهدی کروبی در پاسخ به این سؤال که آیا در این مدت هیچ وقت نخواستند او را به خانه برگردانند؟ گفت: «بله سؤال میکردند اما من چیزی نمیگفتم و چون حالم بد بود، میترسیدم مادرم مرا اینطور ببیند حالش بد شود، چون بیمار هم هستند؛ اما وقتیکه در سایتها آنطور خبر دادند خیلی تعجب کردم و اصلاً باورم نمیشد».
۲۰ شهریور ۸۸ و درحالیکه همچنان افکار عمومی منتظر ارائه اسناد مهدی کروبی پیرامون ادعای تجاوز جنسی در زندانها بود، کروبی در نامه سرگشادهای خطاب به رئیس قوه قضاییه نوشت: «من در مسیر تحقیق خود به نتیجهای خلاف نتیجه سابق در خصوص صحتو سقم ادعای یکی از شاکیان رسیدم. ازجمله در مورد سعیده پورآقایی که برخی تحقیقات تکمیلی من ناقض گفتههای پیشین بود».
مهدی کروبی همچنین در این نامه از آیتالله لاریجانی رئیس قوه قضائیه خواست ماجرای سند آوردن و سند بردن را در همینجا خاتمه دهد!
همزمان با ماجرای تجاوز و مرگ سپیده پورآقایی، داستانی دیگر با عنوان تجاوز و مرگ ترانه موسوی نیز از سوی عناصر فتنه منتشر شد. در خبر منتشرشده درباره ترانه موسوی آمده بود که او مورد تجاوز گروهی قرار گرفته است! این داستانسرایی یک سال بعد توسط عامل انتشار آن تکذیب شد! این فرد اعلام کرد که این خبر ساخته خودش بوده است. امید حبیبی نیا روزنامهنگار ضدانقلاب به عنوان خبرنگاری که برای اولین بار خبر دروغ کشته شدن ترانه موسوی و تجاوز به او را منتشر کرده بود دراینباره نوشت: «من بهعنوان روزنامهنگاری که این خبر را برای نخستین بار منتشر کردم وظیفه داشتم اعلام کنم اشتباه کردم، فریب منابعم را خوردم اما برای دستیابی به حقیقت راه های بسیاری را پیمودم و ماه ها است که مطمئنم ترانه موسوی وجود خارجی ندارد اما منتظر بودم تا این دو روزنامهنگار به کشور دیگری منتقل شوند تا هیچ مشکلی برایشان پیش نیاید حالا با خیال راحت میتوانم درباره جزئیات این شایعه سخن بگویم. [۲]
من همان اول ماجرا در سال ۸۸ نزد آقای کروبی رفتم و به او گفتم که حاجآقا شما سادگی کردید. امکان ندارد چنین اتفاقی در بازداشتگاه روی دهد. کروبی گفت فردی که این ماجرا را تعریف کرد صمیمانه حرف زد، به او گفتم مگر میشود موضوع به این مهمی صمیمانه گفته شود و شما باور کنید!
در جریان حوادث پس از انتخابات سال 1388 هدف آن بود که با تولید روایتها دروغ به مرور بر دامنه خشونتها اضافه گردد، در آن زمان طبق دستور رهبر انقلاب، اقدامات دقیق اطلاعاتی و تشریح جزئیات ماجرا از سوی دستگاه قضایی باعث شد تیر ضدانقلاب و عوامل فتنه به سنگ بخورد.
در اغتشاش های اخیر نیز همان روال سال های گذشته تکرار شد؛ حجم انبوه اخبار و گزارش های دروغ درباره کشتن معترضان جوان توسط حکومت و آزار و اذیت جنسی آنها بار دیگر در صدر اخبار رسانه های معاند فارسی زبان قرار گرفت؛ جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران به نسبت گذشته در سطح بالاتری از همکاری ها میان جبهه مخالفان شکل گرفت.
ماجرای تجاوز و شکنجه در زندان اگرچه تکراری و یک پروژه سوخته است، اما عوارض روانی و رسانهای آن به حدی است که بازهم برای زنده نگاه داشتن جریان آشوب و افزایش عمق و همافزایی اجتماعی مورد توجه قرارگرفته است.
پاسکاری خبری میان رسانه های معاند فارسی زبان، گروهک های تروریستی فعال در غرب کشور، عناصر شبکهای فرقه ضاله بهائیت و نیز همکاری رسانه های بین المللی و بازنشر همه آنچه گفته شد در نماز جمعه زاهدان به خوبی ارکان و ابعاد جنگ هیبریدی را نشان میدهد، قوه قضائیه و مجلس پس از انتشار این خبر جعلی برای روشن کردن زوایای دروغین ماجرا با ارسال یک هیئت ویژه به بند نسوان چند زندان موارد ادعایی را مورد بررسی قرار دادند. [۴]
انسیه خزعلی، معاون رئیسجمهور در امور زنان در رابطه با ادعای مطرحشده مبنی بر تجاوز به زنان در زندان گفته است: « به همراه هیئتی بازدید کاملی از زندان داشتیم، مدتی آنجا با تکتک زنان به گفتوگو پرداختم و همراهانم نیز با تمامی خانمها صحبت کردند و نوشته و نامههای آنها را دریافت کردیم و همچنان درحال پیگیری آنها هستیم. ابداً چنین ادعاهایی که در رابطه با تجاوز به زنان مطرح میشود، صحت ندارد. مسئولان معاونت زنان بهطور خصوصی و بدون حضور هیچ فردی با زنان به گفتوگو پرداختند».
یکی از کسانی که مولوی عبدالحمید ادعای تجاوز به او در زندان را مطرح کرده بود فردی به نام «آرمیتا عباسی» است، در خبر ادعایی درباره این متهم امنیتی آمده بود که او یک هفته پس از بازداشت با علائم تجاوز به بیمارستانی در کرج منتقلشده است؛ این خبر بازتاب فراوانی در رسانههای معاند و شبکه های اجتماعی داشت.
رئیسکل دادگستری استان البرز با اشاره به اینکه ادعای تجاوز از اساس دروغ است، اعلام کرد که پس از انجام معاینات پزشکی مشخص شد که این خانم از گذشته دارای مشکلات گوارشی مربوط به بیماری هموروئید بوده و در معاینات انجامشده مشخص شد که در حال حاضر مشکلی خاصی ندارد.
بر اساس اسناد و مدارک پزشکی خانم آرمیتا عباسی، این فرد در تاریخ ۲۵ مهرماه سال جاری به بیمارستان امام علی (ع) دانشگاه علوم پزشکی استان البرز شهر کرج منتقلشده است و در ساعت ۲۱: ۱۳ پذیرش و در بخش اورژانس بستریشده است. پزشک معالج در خصوص مشکل بیمار در برگه شرححال وی عنوان اسهال خونی ذکر کرده است که از ۳ روز پیش اسهال خونی آغاز و در هرروز ۵ نوبت این حالت تکرار شده است، لذا بیمار در اتاق ایزوله بستریشده است. گزارش بیمارستان نشان میدهد که بیمار از ضعف، بیحالی و خستگی در هنگام معاینه شکایت داشته است. همچنین وی آبریزش بینی، خشکی دهان، تپش قلب، درد در ناحیه زیر شکم و کمردرد از چند روز قبل از مراجعه به بیمارستان داشته است. بیمار در هنگام بستری در بیمارستان امام علی (ع) در مورد سوابق بیماری خود قبل از بازداشت به سابقه هموروئید اشاره کرده است.
سخنان مغرضانه مولوی عبدالحمید علاوه بر منابع تروریستی یک راوی دیگر نیز دارد و از آن فرد کسی نیست جز نرگس محمدی!
نرگس محمدی دومین بار است که شایعه تجاوز و آزار و اذیت جنسی زندانیان زن را مطرح می کند؛ او نزدیک به یکسال قبل نیز در جریان گفتگو در شبکه اجتماعی کلاب هاوس بدون ارائه هیچ مدرکی این ادعا را مطرح کرده بود.
نرگس محمدی البته مبتلا به دروغگویی است! او یکبار در دوران محکومیت ادعای بیماری و اعتصاب غذا کرده بود، اما عکسهای منتشرشده پس از آزادی از زندان [بالا رفتن وزن و وضعیت جسمی قابلتوجه] باعث شد از سوی بسیاری متهم به ساختن روایتهای کذب شود.
ماجرای تجاوز به برخی زندانیان با کد یک نماینده پارلمان اروپا آغازشده و اتصالات آن در داخل و خارج برای آن سندسازی کردهاند، پرچمداران شعار زن، زندگی و آزادی در لندن در حالی طرح ساختگی تجاوز را پیش میبرند که تجاوز پلیس انگلیس به «Sarah Everard» را بسیاری در یاد دارند؛
*مدتی قبل شیرین عبادی جایزه حقوق بشری کانون مدافعان حقوق بشر را به دلیل حمایت عبدالحمید از طالبان از وی پی گرفت.