main image
0   1400/11/06  

شیرین عبادی

به گزارش ماهستیم؛ شیرین عبادی درسال ۱۳۲۶ در شهر همدان به دنیا آمد. پدرش محمد علی عبادی رئیس اداره ثبت اسناد شهر همدان بود. تحصیلات خود را در دبیرستان انوشیروان دادگر و رضاشاه به اتمام رساند، در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده حقوق تهران شد و پس از اخذ مدرک لیسانس و قبولی در کنکور دادگستری به مدت شش ماه کارآموزی قضاوت را گذراند. در اسفند ۱۳۴۸ به عنوان قاضی کار خود را شروع کرد. پس از کار در سطوح مختلف دادگستری در سال ۱۳۵۴ به ریاست شعبه ۲۴ دادگاه شهرستان منصوب گردید.

مطالبی که پیرامون سِمت قضاوت شیرین عبادی مطرح می شود حقیقت محض نیست! بنابر گزارش های رسمی، شیرین عبادی به توصیه اشرف پهلوی در دادگاه های ایران مشغول به کار می شود و پس از پیروزی انقلاب مردمی ایران و به سبب احکام اسلامی، او از ادامه فعالیت به عنوان قاضی منع شد؛ همین موضوع شروع کینه ورزی ها علیه نظام ج.ا.ا می شود.

پس از سقوط حکومت شاهنشاهی، شیرین عبادی به عنوان کارشناس در دادگستری به خدمت فراخوانده شد. شیرین عبادی در این باره می گوید: « ادامه این وضع برای من غیر قابل تحمل بود بنابراین تقاضای بازنشستگی قبل از موعود کردم که البته با آن موافقت شد».

پس از تاسیس کانون وکلای ایران در سال ۱۳۷۱ وی موفق به اخذ پروانه وکالت شد و دفتر وکالت خود را تسیس کرد. شیرین عبادی پس از اخذ پروانه وکالت، دفاع از پرونده‌های خانواده مقتولین قتل‌های زنجیره‌ای، عزت‌الله ابراهیم‌نژاد و زهرا کاظمی، عکاس دو تابعیتی را بر عهده گرفت.

 

آشوب کوی دانشگاه و طرح نوار سازان

 او در جریان نا آرامی‌های دانشجویی در سال 1378 اظهارات بی پایه و اساسی را مبنی بر دست داشتن مقام های حکومتی عنوان کرد، چندی بعد احضاریه ی برای او صادر شد و مقام قضائی از او درباره این باره بازخواست کرد.

یکی دیگر از فعالیت های شیرین عبادی [که با هدف جنگ روانی علیه نظام و تخریب نیروهای انقلابی شکل گرفت] تهیه،‌ توزیع و تکثیر نوارهای ویدئویی و صوتی در داخل و خارج از کشور بود. در قالب این جریان تلاش شد نهادهای مختلف نظام و نیروهای انقلابی متهم شناخته شوند. خوشبختانه عوامل این باند توسط سازمان های اطلاعاتی شناسایی و شیرین عبادی به همراه محسن رهامی به عنوان طراحان اصلی این سناریو دستگیر شدند. [1]

 

جایزه صلح نوبل

در سال ۲۰۰۳ کمیته جایزه نوبل در نروژ به شیرین عبادی جایزه صلح نوبل را اعطا کرد. کمیته اعلام کرد این جایزه به دلیل فعالیت‌های شیرین عبادی درباره حقوق بشر و ترویج مردم‌سالاری در ایران بویژه در مورد حقوق زنان و کودکان به وی اعطا می‌شود. گفتنی است در این سال پاپ ژان پل دوم رهبر کاتولیک‌های جهان و واسلاو هاول، رئیس جمهوری سابق چک از دیگر نامزدهای جایزه صلح نوبل بودند اما او انتخاب شد!

زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی با اشاره به اینکه برای شیرین عبادی احترام بسیاری قائل است، تاکید کرد که به شیرین عبادی به عنوان متفکری بزرگ احترام می گذارم، او به عنوان فردی که جایزه نوبل گرفته، برای کشور عزت ایجاد کرده است!

 

ناکامی در برزیل

عضو كميسيون امنيت ملي مجلس با اشاره به تلاش اپوزيسون خارج از كشور براي سياه‌نمايي از وضعيت حقوق بشر ايران اسلامي گفت: امتناع ديلما روسف از ملاقلات با شيرين عبادي رسوايي ديگري به بار آورد.

زهره الهيان با اشاره به تلاش گسترده عوامل اپوزيسيون در سطح بين‌المللي براي فشار مجامع جهاني حقوق بشر عليه جمهوري اسلامي ايران توسط ساير كشورهاي عضو در اين سازمان‌ها اظهار داشت: « فعالان به اصطلاح حقوق بشر از جمله شيرين عبادي و ياران او با پرونده‌هاي ساختگي و غير واقعی در عملياتی جديد براي ايجاد موج تازه‌اي از حمله‌هاي تبليغاتی و سياسی، راهي كشورهاي مهم آمريكاي جنوبی شدند».

 

گلایه شهرام همایون از شیرین عبادی

یکم فروردین 1389 حکم دادگاهی در شیراز مبنی بر فعالیت های تروریستی و خرابکارانه شهرام همایون، مدیر شبکه تلویزیونی کانال وان و ابلاغ حکم به محاکم قضایی بین المللی به طور مشخص اینترپل سبب قطع برنامه های این شبکه در ماهواره  یوتلست شد. شهرام همایون در برنامه آخرین لحظه با عصبانیت از خانم شیرین عبادی گفت: « چرا موقعی که از سوی پلیس اینترپل تحت تعقیب قرار گرفتم این خانم عبادی هیچ واکنشی نسبت به این قضیه نشان نداد، مگر کار این خانم دفاع از آزادی بیان و حقوق بشر نیست!».

 

 

آمنه بهرامی و بازی منافقانه شیرین عبادی

آمنه بهرامي، قرباني اسيدپاشی در گفتگویی که با تلويزيون فارسی صداي آمريکا گفت: «من چند سال پيش از خانم عبادی براي درمان صورتم درخواست کمک کردم اما او هيچ اهميتي نداد. موضع حمايتي الان ايشان از من، در واقع يک ژست سياسی در پوشش حمايت از حقوق زنان و براي مخالفت با نظام ج.ا.ا است و هیچ ارزشي ندارد.

آمنه  بهرامی در ادامه افزود: « وقتي دولت اسپانيا به من اعلام کرد که اگر به آنها پناهنده نشوم به من کمک نمي کنند، يکي از همين فعالان حقوق بشر بنام خانم مقدم در بارسلون از طرف يک سازمان فمينيستي به ملاقات من آمد. از او براي پيگيري ادامه مراحل درمانم تقاضاي کمک کردم ـ چهره آن خانم را هنوز به خاطر دارم چون آن موقع هنوز با يک چشم مي ديدم ـ به او گفتم آيا کمکم مي کنيد تا باقيمانده بينایی ام را حفظ کنم؟ ايشان با يک غرور خاصي دستش را کرد لاي موهايش و جواب داد: «متأسفم، ما حقوق بشري ها روي گنج ننشسته ايم، برو از دولتت کمک بگير! من در یکی از پناهگاه هاي آوارگان خياباني که دولت اسپانيا و موسسه زنان در آنجا اسکانم داده بودند، بينايي خودم را در غربت از دست دادم».

 


[1] جهت آگاهی بیشتر به کتاب براندازی در سکوت و آسیب شناسی دوران گذار به جامعه مردم سالار دینی نوشته مرتضی قمری وفا، انتشارات کیهان، 1380،‌ص321 تا 342، جریانات سیاسی و مواضع ما گفتگو با سیدمرتضی نبوی و مهندس محمدرضا باهنر نوشته، داریوش جهان بین، تهران: سیاست 1380، ص104 تا 106 و روزنامه کیهان، 15 تیر 1379 رجوع کنید.